Notice: file_put_contents(): Write of 1542 bytes failed with errno=28 No space left on device in /var/www/tg-me/post.php on line 50

Warning: file_put_contents(): Only 8192 of 9734 bytes written, possibly out of free disk space in /var/www/tg-me/post.php on line 50
حافظ خوانی خصوصی | Telegram Webview: hafezkk/3723 -
Telegram Group & Telegram Channel
ساعت یک و نیم نصفه‌شبه. فکر کنم از پیام قبلی تا الان بیشتر از ده بار بهت زنگ زدم، شاید یکی این گوشی لعنتی رو ببینه و جواب بده. یادته روی همین تخت چند بار با هم چت کردیم؟ شاید برای همین الان دارم این طوری تند تند تایپ می‌کنم. برای این که احساس کنم هنوز کنارم روی تخت دراز کشیدی و صدای (دیلینگ) رسیدن پیام خودم رو به گوشی تو می‌شنوم. شاید برای این که واقعی‌ترین حرف‌هامون رو این جوری به هم ‌گفتیم یا در سکوت.

من همه‌ی پیام‌هایی رو که از دو سال و نیم گذشته هر روز برای هم می‌فرستادیم توی گوشیم نگه داشتم. همه‌ی حافظ خوانی‌های خصوصی‌مون رو نگه داشتم با این که چند بار گفته بودی پاک‌شون کنم. مثل یه دفتر‌چه خاطرات زنده است. حتی همه‌ی ایموجی‌های لبخند و اخم و تعجب و بوسه، همه‌ی پیام‌های صبح بخیر و شب بخیر‌مون رو نگه داشتم. بعضی‌ها‌شون فقط یه کلمه است و بعضی بیشتر از چند صفحه‌ی کتاب. وقتی تازه به هوش اومده بودم می‌ترسیدم برم سراغ‌شون. از گوشی موبایل می‌ترسیدم. انگار مرگ تو توی این گوشی لعنتی اتفاق افتاده بود نه دنیای واقعی. ولی الان دلم می‌خواد برم همه رو از اول تا آخر بخونم. با ترتیب تاریخ و ساعت می‌تونم همه‌ی لحظه‌های اون نهصد روز رو دوباره زندگی کنم. تنها راه نجاتم از این جهنمه. چه خوبه که آدم بتونه خاطراتش رو جایی بیرون از حافظه‌ی خودش ذخیره کنه.

ولی واقعا چرا تلفنت هنوز روشنه پریسا؟ گوشی تو که وقتی زنده بودی هم باتریش درست کار نمی‌کرد. چطوری شیش ماه شارژش رو نگه داشته؟ به یاد حافظ خوانی‌های خصوصی‌مون یه بیت برات فرستادم.

حافظ از دولت عشق تو سلیمانی شد
یعنی از وصل تو‌اش نیست به‌جز باد به دست


یه جورایی تصویری از خود منه. عشق تو بهم دولت و قدرتی داد که مثل سلیمان به هوا بلند بشم و همه‌ی‌ جهان رو در آغوش بگیرم ولی همه‌ی جهان مثل همون بادی که سلیمان رو به آسمون بلند کرد از لای انگشت‌هام گذشت... از عشق باشکوه تو جز باد در دستان من نمونده!

به زودی در نشر چشمه
رمان حافظ خوانی خصوصی
@hafezkk



tg-me.com/hafezkk/3723
Create:
Last Update:

ساعت یک و نیم نصفه‌شبه. فکر کنم از پیام قبلی تا الان بیشتر از ده بار بهت زنگ زدم، شاید یکی این گوشی لعنتی رو ببینه و جواب بده. یادته روی همین تخت چند بار با هم چت کردیم؟ شاید برای همین الان دارم این طوری تند تند تایپ می‌کنم. برای این که احساس کنم هنوز کنارم روی تخت دراز کشیدی و صدای (دیلینگ) رسیدن پیام خودم رو به گوشی تو می‌شنوم. شاید برای این که واقعی‌ترین حرف‌هامون رو این جوری به هم ‌گفتیم یا در سکوت.

من همه‌ی پیام‌هایی رو که از دو سال و نیم گذشته هر روز برای هم می‌فرستادیم توی گوشیم نگه داشتم. همه‌ی حافظ خوانی‌های خصوصی‌مون رو نگه داشتم با این که چند بار گفته بودی پاک‌شون کنم. مثل یه دفتر‌چه خاطرات زنده است. حتی همه‌ی ایموجی‌های لبخند و اخم و تعجب و بوسه، همه‌ی پیام‌های صبح بخیر و شب بخیر‌مون رو نگه داشتم. بعضی‌ها‌شون فقط یه کلمه است و بعضی بیشتر از چند صفحه‌ی کتاب. وقتی تازه به هوش اومده بودم می‌ترسیدم برم سراغ‌شون. از گوشی موبایل می‌ترسیدم. انگار مرگ تو توی این گوشی لعنتی اتفاق افتاده بود نه دنیای واقعی. ولی الان دلم می‌خواد برم همه رو از اول تا آخر بخونم. با ترتیب تاریخ و ساعت می‌تونم همه‌ی لحظه‌های اون نهصد روز رو دوباره زندگی کنم. تنها راه نجاتم از این جهنمه. چه خوبه که آدم بتونه خاطراتش رو جایی بیرون از حافظه‌ی خودش ذخیره کنه.

ولی واقعا چرا تلفنت هنوز روشنه پریسا؟ گوشی تو که وقتی زنده بودی هم باتریش درست کار نمی‌کرد. چطوری شیش ماه شارژش رو نگه داشته؟ به یاد حافظ خوانی‌های خصوصی‌مون یه بیت برات فرستادم.

حافظ از دولت عشق تو سلیمانی شد
یعنی از وصل تو‌اش نیست به‌جز باد به دست


یه جورایی تصویری از خود منه. عشق تو بهم دولت و قدرتی داد که مثل سلیمان به هوا بلند بشم و همه‌ی‌ جهان رو در آغوش بگیرم ولی همه‌ی جهان مثل همون بادی که سلیمان رو به آسمون بلند کرد از لای انگشت‌هام گذشت... از عشق باشکوه تو جز باد در دستان من نمونده!

به زودی در نشر چشمه
رمان حافظ خوانی خصوصی
@hafezkk

BY حافظ خوانی خصوصی


Warning: Undefined variable $i in /var/www/tg-me/post.php on line 283

Share with your friend now:
tg-me.com/hafezkk/3723

View MORE
Open in Telegram


حافظ خوانی خصوصی Telegram | DID YOU KNOW?

Date: |

For some time, Mr. Durov and a few dozen staffers had no fixed headquarters, but rather traveled the world, setting up shop in one city after another, he told the Journal in 2016. The company now has its operational base in Dubai, though it says it doesn’t keep servers there.Mr. Durov maintains a yearslong friendship from his VK days with actor and tech investor Jared Leto, with whom he shares an ascetic lifestyle that eschews meat and alcohol.

The seemingly negative pandemic effects and resource/product shortages are encouraging and allowing organizations to innovate and change.The news of cash-rich organizations getting ready for the post-Covid growth economy is a sign of more than capital spending plans. Cash provides a cushion for risk-taking and a tool for growth.

حافظ خوانی خصوصی from us


Telegram حافظ خوانی خصوصی
FROM USA